۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

خورشيد

گويند پشت جنگل ها و دورتر از كوههاي بلند سرزميني است كه غروب در آن معنايي ندارد ،خورشيد همواره بر آن مي تابد،اي خورشيد بر دل ظلمت زده ي من نيز بتاب ، ديشب باران باريد ولي غبار دلم شسته نشد . حال منتظر نشسته و اميد به طلوع خورشيدي دارم كه از نا كجا آباد طلوع خواهد كرد و شمس مشرقي از عظمتش زانو خواهد زد .

مولايم تولدت مبارك